طلایه دار
جوان ثروتمندی نزد استادش رفت و از او برای بهتر زیستن اندرزی خواست. استادش او را به کنار پنجره برد و پرسید: پشت پنجره چه می بینی؟ جوان پاسخ داد آدمهایی که در رفت و آمدند و گدای کوری که در خیابان صدقه می گیرد. بعد آینه بزرگی به او نشان داد و پرسید: در این آینه نگاه کن و بگو چه می بینی؟ پاسخ دادخودم را می بینم. استاد گفت درست است وقتی در آینه نگاه می کنی دیگران را نمی بینی. آینه و پنجره هر دو از یک ماده اولیه ساخته شده اند شیشه. اما در آینه، لایه ی نازکی از نقره در پشت شیشه قرار گرفته است و در آن چیزی جز شخص خودت را نمی بینی. این دو شی شیشه ای را با هم مقایسه کن وقتی شیشه فقیر باشد، دیگران را میبیند و به آنها محبت می کند؛ اما وقتی از لایه ای از نقره (ثروت) پوشیده می شود، تنها خودش را می بیند. تنها وقتی ارزش داری که شجاع باشی و آن پوشش نقره ای را از جلوی چشم هایت برداری، تا بار دیگر بتوانی دیگران را ببینی و دوستشان بداری منبع:بهشت یا جهنم انتخاب با شماست مسعود لعلی |