طلایه دار

روزی در روستایی کوچک،معلم مدرسه از دانش آموزان خود خواست تا تصویر چیزی را که نسبت به آن قدر دان هستند را نقاشی کنند.او با خودش گفت که حتما این بچه های فقیر تصویر بوقلمون و سفره ای پر از غذا را نقاشی خواهند کرد.

وقتی پیتر نقاشی خود را تحویل داد،معلم جا خورد!

او یک «دست» کشیده بود!؟!

همکلاسی های پیتر هم مثل معلمشان از این نقاشی تعجب کرده بودند.یکی از بچه ها گفت:«من فکر می کنم این دست خداست که برای ما غذا می رساند»

یکی دیگر گفت:«شاید هم دست کشاورزی باشد که بذر گندم می کارد و حیوان ها را پرورش می دهد.»

هر کس نظری می داد تا اینکه معلم از خود پیتر پرسید:«این دست کیست پیتر؟»

او با خجالت و آهسته جواب داد:«خانم معلم،این دست شماست.»

معلم به یاد آورد از وقتی که پیتر پدر و مادرش را از دست داده بود،به بهانه های مختلف نزد او می آمد تا خانم معلم دست نوازشی بر سر او بکشد.

شما چطور؟! آیا تا به حال بر سر کودک یتیمی دست نوازش کشیده اید؟

گاهی فقط یک نوازش کافی است!

منبع:دو هفته نامه موفقیت

 

جمعه 16 تير 1391برچسب:خانم معلم,دست نوازش, :: 17:56 :: نويسنده : قطره از دریا

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 19 صفحه بعد

درباره وبلاگ

سلام و خیرمقدم به شما روز،ساعت،دقیقه و ثانیه هاتون آسمانی و طلایی.به وبلاگ من خوش آمدید امیدوارم با مطالب وبلاگم این لحظاتی رو که مهمان من هستید بتوانم با جرعه ای انرژی مثبت و آرامش از نگاه های مهربانتان پذیرایی کنم با احترام
نويسندگان


خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 21
بازدید دیروز : 47
بازدید هفته : 146
بازدید ماه : 436
بازدید کل : 214065
تعداد مطالب : 188
تعداد نظرات : 54
تعداد آنلاین : 1

مرجع کد اهنگ


کد متحرک کردن عنوان وب